Saturday, February 9, 2008

les nombres

1- هنوز بوي عيد نمياد. من منتظرم.

2- آره، هنوز هم نتونستم تنبلي‌رو کنار بگذارم. اين ژن عجب چيزيه لامذهب (يا به قول هم‌مچّديا "لامصّب)

3- و اما افرا؛ نقدهاي نه چندان خوبي درباره‌ش خوندم. خيلي دلم مي‌خواست با همه‌ي اون آدما حرف بزنم و بهشون بگم من با همه‌ي جونوراي اين قصه زندگي کرده‌ام، شايد شما هم يکي از اونا باشين، تو سالن نمايش يک ساعتي گريه کردم، به بدبختي خودم و افرا ؛و البته باز هم افتخار کردم که ايراني هستم و يه تاريخ چندهزارساله پشت‌سرمه که به اضافه‌ي اسلام دست به دست هم مي‌دن تا هم‌ميهنايي مثل شما داشته باشم!

4- مدت‌ها بود فکر مي‌کردم نبايد آدما رو قومي و قبيله‌اي ارزيابي کرد و بايد خط‌کش بهتري براي شناخت اونا پيدا کرد. اما حالا فکر مي‌کنم که بازم اشتباه کرده‌ام و اين مونتسکيوي بدبخت هم کلي مطالعه و تحقيق کرده که بگه آب‌و هوا و محل زندگي، ژن و غذاهايي که آدما مي‌خورن تاثير مستقيمي در رفتارشون داره...